محمود ملک ثابت - یزد
سروده :محمود ملک ثابت
نبردی نابرابر بود
زیک سو صف کشیده دشمن غدار تا دندان مسلح
و در سوی دگر نوباوگان
آن نوگلان تازه بشکفته
چنان سیلی خروشان بود جمعیت
زمین لرزان به زیر پای آن شیران
تفنگ و سنگ بود آنجا
صدای مرگ بر جلاد خون آشام ..
طنین انداز بود آنجا
و دشمن چون گراز خشمگین
کرده ست عزم جان محرومین
که دانشگاه شد میعادگه
میعادگاه دانش آموزان و دانشگاهی و مرد و زن و کودک
که می گفتند همه : الله اکبر
و دژخیمان خون آشام
همه اندر کمین هر لحظه با رگبار
رگبار گلوله
فضای سبز دانشگاه سیه گشت و زمین آغشته در خون شد
و خون از جویباری رفت جوشان
که رودی شد
و رود خون خروشان گشت
تا سیلی شد و برکند کاخظلم را
آندم که ظلمش از فزون بگذشت
خون پاک مظلومان زمین را شست
و ما سجاه ها انداختیم
وضو از اشک بگرفتیم
نبردی نابرابر بود
زمین آغشته از خون بود
زمین آغشته از خون بود
  • نویسنده : یزد فردا
  • منبع خبر : خبرگزاری فردا